برای از تو نوشتن غزل بهانه شده
و خون واژه درون قلم روانه شده
برای از تو نوشتن لب مرا بستند
دوباره بغض فرو خورده ام کمانه شده
برای از تو نوشتن , سکوت بی معناست
اگر که بسته دهانم , در این زمانه شده
برای از تو نوشتن چقدر دلتنگم
اگر چه پیکر من جای تازیانه شده
برای از تو نوشتن به عشق رو کردم
بیا ببین غزل من چه عاشقانه شده
برای از تو نوشتن نسیم آزادی
نگاهها به تو تنها فقط نشانه شده
|